انگار همین دیروز بود آخرین امتحانمون رو دادیم و به آغوش گرم تابستون پرتاب شدیم. دیروزه دیروز هم نبود. دو ماه و نصفی میشه! حالا هم این آغوش گرم مهربون داره با دستای خودش ما رو پرت میکنه به بغل پر عطوفت مهر. بخام خلاصه بگم میشه این که دانشجوهای عزیز که بدبخت شدن و به جای مهر از شهریور میرن به یونی! و ما دانش آموزام که 13 روز دیگه شوت میشیم به آغوش گرم مدرسه( بابی دیگر از نحسی عدد 13 برملا شد. حالا هی بگین این عدد نحس نیست!)
زمونای گذشته یه آهنگی بود که اومد بو از بغل پر عطوفت رو گوشزد میکرد! این آهنگ همچنان باعث ایجاد کابوس در آدم میشه و به قطع یقین کار استکبار جهانیه که نسل زیر 18 سال(بچه مدرسه ای ها) رو با کابوس مواجه بکنه. (لینک اونی که میگفتم)
بعضیام هستن با یادآوری اینکه اول مهر کی هست و چقد مونده به اون روز باعث عذاب هرچه بیشتر میشن. همینا خودفروخته های نظام فاسد غرب هستن که هرروز بیشتر از دیروز در منجلاب مشکلات غرق میشه!
حالا بیایم سر اصل مطلب. تا بازگشایی مدارس تنها کمتر از دو هفته مونده و من غروب 31 شهریور رو یاد آوری میکنم و دیگر هیچ!
عرضی ندارم( همچنین طول و ارتفاع چون اون دستگاهه فِرت افتاده روم و پرس شدم)
یاد آن " بابا نان داد " ها بخیر! روز های خوش کودکی