|
|
نوشته شده در 1 / 1 / 1391
بازدید : 556
نویسنده : امین (ره)
|
|
چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی وخوش گذرونی رفته بودند و هيچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند وحقه ای سوارکردند به اين صورت که سر و رو شون رو کثيف کردند ومقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغييراتی بوجود آوردند.
سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودندويک راست به پيش استاد رفتند.
مسئله رو با استاد اينطور مطرح کردند:
که ديشب به يک مراسم عروسی خارج ازشهر رفته بودندو در راه برگشت از شانس بد يکی از لاستيک های ماشين پنچرميشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشين به يه جايی رسوندنش واين بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسيدند کلی از اينها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار ميشه سه روز ديگه يک امتحان اختصاصی برای اين 4 نفرازطرف استاد برگزار بشه،
آنها هم بشکن زنان از اين موفقيت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول ميشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد ميرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند
استاد عنوان مي کنه بدليل خاص بودن و خارج از نوبت بودن اين امتحان بايد هر کدوم از دانشجوها توی يک کلاس بنشينند و امتحان بدن که آنها به خاطر داشتن وقت کافی وآمادگی لازم باکمال ميل قبول مي کنند.
امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بيست بود:
1 ) نام و نام خانوادگی؟ 2 نمره
2 ) کدام لاستيک پنچر شده بود؟ 18 نمره
الف) لاستيک سمت راست جلو
ب) لاستيک سمت چپ جلو
ج) لاستيک سمت راست عقب
د) لاستيك سمت چپ عقب
:: موضوعات مرتبط:
,
,
,
:: برچسبها:
طنز ,
|
|
|