محرم آمد و دلها غمین شد
غم و عشق و بلا با هم اجین شد
حسین آماده بهر جانفشانی است
دوباره فاطمه قلبش حزین شد
جانت به کویر تفته دریا بخشید
هفتاد و دو گل به متن صحرا بخشید
با جلوه ی کربلای عاشورایی
خون تو به رنگ سرخ معنا بخشی
چشمان زمین دوباره تر خواهد شد
ماه از سر شب بدون سر خواهد شد
تاریخ دوباره به خودش می لرزد
شق القمری بزرگ تر خواهد شد
تا هست جهان شور محرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالم باقیست
از ناله ی نینوای یاران حسین
همواره به لب زمزمه ی غم باقیست
چون در همه عمر داشتم حب على
آمد به سرم چهارده نور جلى
گفتم که شفیع من کدامین شماست
کردند اشارت به حسین بن على
خیمه ماه محرم زده شد بر دل ما
باز نام تو شده زینت هر محفل ما
جز غم عشق تو ما را نبود سودایی
عشق سوزان تو آغشته به آب و گل ما
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
کربلا لبریز عطر یاس شد
نوبت جانبازی عباس شد
بلبل بخوان با غم نوا ... ماه محرم می رسد
بوی حسین فاطمه ... عباس و اكبر می رسد
حر و حنین و قاسم و ... عبدله و عون و حبیب
یاران! زمان یاری ... دین پیمبر می رسد
گوید حسین با زینبش ... آن خواهر غم پرورش
خواهر صبوری پیشه كن ... گاه اسارت می رسد